0
  • سبد خرید خالی است.

    شما محصولی در سبد خرید خود ندارید.

0
  • سبد خرید خالی است.

    شما محصولی در سبد خرید خود ندارید.

کلمه مورد نظر را جستجو کنید.

post

اصول فقه چیست؟

اصول فقه چیست؟

اصول فقه چیست

به دانشی که شیوه های استنباط احکام شرعی را بررسی می کند اصول فقه گویند. در اصول فقه با استفاده از ادله نقلی و عقلی به بررسی روش صحیح دستیابی به احکام شرعی پرداخته می شود. در واقع اصول فقه روش استفاده از منابع فقهی در فقه اسلام را در بر می گیرد. پیشینه تاریخی دانش اصول فقه به دوران بعداز درگذشت پیامبر اسلام باز می گردد. به باور شیعیان، امام محمد باقر و امام جعفر صادق نخستین دانشمندان علوم اسلامی بوده اند که در این زمینه سخن گفته اند. این امامان نقشی اساسی در پیداش اصول فقه داشته و نیز شیوه صحیح استنباط احکام الهی از قرآن و سنت را به شاگردان خود آموزش می دادند. شیخ مفید نخستین فردی بود که از میان شیعیان در علم فقه دست به تالیف زد. نیز از میان اهل سنت، شافعی اولین فردی بود که در علم اصول کتاب نوشت. از شخصیت های معروف این علم می توان به میرزای شیرازی، آخوند خراسانی، شیخ انصاری، آقا ضیاء عراقی و محمد باقر صدر اشاره کرد. از جمله کتاب های شناخته شده در علم اصول فقه می توان به کتاب هایی همچون قوانین الاصول، العده، معالم الدین، کفایه الاصول، فرائد الاصول ودروس فی علم الاصول اشاره کرد.

اصول فقه از نظری لغوی

تا اینجا به تعریف اصول فقه پرداختیم. حال اگر نگاهی به خود عبارت اصول فقه بیاندازیم این عبارت از دو جزء اصول و فقه تشکیل شده است. کلمه اصول جمع کلمه اصل بوده و از نظر لغت به معنای اصل چیزی است که چیز دیگری بر آن بنا می شود. همچنین از نظر اصطلاحی نیز اصل در اصطلاح فقیهان و اصولیان به معنای مخالف فرع، راجح و ظاهر، دلیل، قاعده و یا چیزی که برای تشخیص احکام ظاهری یا تشخیص وظائف مکلف در جایی که دسترسی به حکم واقعی میسر نیست قانون گذاری شده باشد به کار می رود.
کلمه فقه نیز در لغت به معنای فهم دقیق می باشد. همچنین تفقه به این معناست که به غایت و ذات سخن، گفتار و کردار پی برده شود. با گذشت زمان، فقه معنای محدودتری پیدا کرده است چنانکه در ابتدا این واژه به معنای احکام و دانش های اسلامی یعنی عقاید، اخلاق و احکام فقه به کار رفته و پس از آن معنای محدودتر یافته است به گونه ای که به معنای علم به احکام شرعی فرعی از طریق ادله تفضیلی به کار رفته است.

تاریخچه

علم اصول از جمله علومی است در فرهنگ اسلامی تولد یافته و در دامن علم فقه رشد کرده است. نیاز مسلمانان به قواعدی برای استباط احکام و وظایف خود علت شکل گیری این علم بوده است. از آنجاکه در دوران پیامبر ایشان هر مسئله یا پیش آمدی را پاسخ می داده لذا نیازی به وجود این علم نبوده است. از آنجا که پس از وفات پیامبر امکان پرسیدن سوالات وجود نداشت و نیز از آنجا که گسترش قلمرو جامعه اسلامی موجب طرح احکامی می شد که تا قبل از آن مورد ابتلا نبود لذا به مرور زمان نیاز به اجتهاد و استنباط احکام از قرآن و احادیت پیامبر (ص) احساس شد.
فقهای اهل سنت زودتر از فقهای اهل شیعه به علم اصول احساس نیاز کردند چراکه ایشان برخلاف شیعیان به ائمه اهل بیت و احادیت ایشان مراجعه نکردند. شافعی اولین کسی بود از میان اهل سنت در علم اصول کتاب نوشت و آن را الرساله نام نهاد. عدم دسترسی به امامان در شهرهای مختلف و نیز به دلیل محدودیت هایی که از سوی حاکمان به امامان تحمیل می شد، موجب شد تا شیعیان نیز بر آن شوند تا با الهام از اصول کلی که از ائمه فراگرفته بوند دست به اجتهاد بزنند.
همانطور که در ابتدا گفته شد هسته اولی تفکر اصولی در میان شیعیان به دوران امام باقر و امام صادق باز می گردد. ایشان به آموزش شیوه های صحیح استنباط احکام الهی از قرآن و سنت از طرق بیان قواعد و تشویق شاگردان به تطابق جزئیات با قواعد می پرداختند.
همانطور که در ابتدا گفته شد دوره تدوین علم اصول فقه به صورت یکی از شاخه های علوم اسلامی در میان فقهای شیعه به اوایل قرن چهارم هجری و پایان غیبت صغری باز می گردد. نیز اولین فردی که در میان شیعیان دست به تالیف در این علم زد شیخ مفید بود.

بدون دیدگاه

دیدگاه خودتان را ثبت کنید.

Your email address will not be published.